بدون عنوان
عسل مامان یه قوطی کرم رو گذاشته بود جلوش و نصفش رو مالیده بود به بالشش تازه فکر میکرد چه کار مهمی هم کرده رفته بود تو اتاق در رو هم بسته بعد چند دیقه صدام زد مامانی بیا رفتم تو اتاق بهم میگه ببین اپویه پاهاش دوخته واسش کماد زدم ...
نویسنده :
مامان مری
16:24